روز به روز به انتخابات نزدیک می شویم تقریبا کاندیداها دیگر مشخص شدند و هرکسی دارد کار خور را م یکند جریانها لیست می دهند تا دیروز تنها 4 یا 5 جبهه بود اما این روزها این جبهه ها دارد سر به فلک می کشد این وسط دیگر همه مدعی ولایت مداری هستند همه خودشان را متعهد و متخصص می دانند همه خود را تکلیف محور می دانند و وعده خدمت به مردم را سر می دهند اما مردم تقریبا حافظه خوبی دارند و راحت گول این حرفها را نمی خورند تقریبا نتیجه امتحان همه اینها را در همین چند سال اخیر به چشم دیده اند و در ذهن دارند.اما از همه اینها که بگذرم از منتقدان دولت که صدای مردم شدند البته بنام صدای مردم ولی به کام نهادهای ثروت و قدرت، از جبهه ایستادگی چند نفره که پای نامه نگاری های خود همچنان مانده اندو جبهه مردم سالاری و دانشگاهیان و ...جالبتر از همه اینکه تلیف گرایی جبهه متحد به اینجا رسیده که ملاک انتخاب افراد را رای بیشتر قرار داده.این دیگه نوبرش.البته نماینده این جریان در شهر ما کسی شده که تمامی اصلاح طلبها حامی او شده اند. این پاردوکس را چه طوری می توان حل کرد باید از اقایان زاکانی و متکی پرسید.
اما این وسط جبهه پایداری مظلومتر از همه است از طرفی اعلام می کنند که بی اهمیت هستند و جایگاهی در مردم ندارند و تمام تلاششان را می کنند که اینها را به مشایی وصل کنند و از طرفی به شدت از اینها می ترسند و بایکت می کنند و تخریبو شاخ . شانه می کشند. خیلی طول نمی کشد و مردم با انتخاب خود معادله و جبهه جدیدی را می گشایند که انشاالله به ظهور تام حق نزدیکتر شویم.
کلمات کلیدی: